در میان آبادیها و مزارع شمال باروی قدیم مشهد که در قرن اخیر به محدوده این شهر پیوستهاند، «تلگرد» نامی شناختهشده و مشهور است؛ مزرعهای که روزگاری رونق فراوان داشت و اراضی آن بهدلیل خاک مناسب و آب کافی، محل کشت انواع محصول کشاورزی، از گندم و جو گرفته تا هندوانه، طالبی و خربزه بود.
مهدی سیدی در کتاب «نگاهی به جغرافیای تاریخی شهر مشهد» به اختصار، سرگذشت تلگرد را مرور کرده و معتقد است که این مزرعه قدیمی، در گذشته روستایی آباد به نام «تیرگرد» بوده است؛ روستایی که با استناد به نام آن، شاید بتوان قدمتی طولانی برایش فرض کرد و آن را متعلق به دوره اشکانی دانست.
درباره نام تلگرد و اینکه چرا این مزرعه را به این نام میشناختند، نیز حرفوحدیث زیاد است و البته هیچکدام از دعاوی، قابل اتکا نیست. نام «تیرگرد»، بهعنوان حد شرقی مزرعه قدیمی «محرابخان»، در وقفنامه این مزرعه که در سال ۱۱۲۰ قمری (۱۰۸۷ خورشیدی) به رشته تحریر درآمده است، دیده میشود.
از همینرو، میتوان برای تاریخ تلگرد، پیشینه مستندی بالغبر ۳۱۵ سال درنظر گرفت، با این حال اسناد ادوار بعد، اشاره مختصری به نام مزرعه تلگرد میکنند و حتی در «کتابچه تبادکان (جغرافیا و نفوس خراسان در عصر ناصری، تصحیح و تحقیق: رضا نقدی) که آبادیها و مزارع فعال عصر ناصرالدینشاه قاجار را گزارش کرده است، اثری از تلگرد نیست؛ هرچند در آن از مزرعه «نیزه» که در مجاورت تلگرد قرار داشت، سخن به میان آمده است؛ مزرعهای با دوازده خانوار جمعیت که از «هرات» و «خواف» به این ناحیه مهاجرت کرده و در «نیزه»، سکنا گزیده بودند.
اما نکتهای که شاید از منظر تاریخی کمتر به آن توجه شده باشد، قرار داشتن تقریبی تلگرد در مسیر دروازه قدیمی و اسرارآمیز «میرعلی آمو» یا در زبان محاورهای مشهدی، «میرعلیمون» است.
امیناحمد رازی (درگذشته به سال ۱۰۱۰ قمری) در کتاب «هفتاقلیم» که روایتی بههمریخته و ناقص از شرایط و وضعیت جغرافیایی و تاریخی مناطق مختلف ایران بهدست میدهد، در توضیح درباره شهر «مشهد مقدس» مینویسد: «در جوار شهر، مزار فیضآثار میرعلی آموست که هرکس وز آن مرقد سوگند به دروغ خورد، البته هلاک گردد».
تاجاییکه میدانیم، این مزار در امتداد دروازهای به همین نام، در شمالشرقی مشهد و در مسیر جاده مزارع شادکن، محرابخان، تلگرد و نیزه قرار داشته است. اینکه آیا مزرعه تلگرد در مجاورت این مزار قدیمی قرار داشته است یا نه، ابدا معلوم و مشخص نیست، اما میتوان صحت این ادعا را محتمل دانست که مزار میرعلی آمو، جایی در نزدیکی مزرعه تلگرد، قرار داشته است که امروز مکان آن بر ما معلوم نیست.
بخشهایی از تلگرد بهعنوان موقوفه آستانقدسرضوی، دستکم از دوره قاجاریه به اینسو، شهرت داشت و شناختهشده بود. نگارنده باوجود تلاش فراوان، نتوانست در متن وقفنامههای دردسترس، نشانی از تلگرد بیابد.
با این حال، در محتوای برخی سندهای موجود در مرکز اسناد آستانقدسرضوی، مدارکی درباره فعالیت مستأجران در مزرعه تلگرد بهچشم میخورد؛ مثلا سند شماره ۱۱۱۳۰۱ (متعلق به سال ۱۳۳۷ قمری/ ۱۲۹۷ خورشیدی) نشان میدهد که در این سال، بخشی از املاک تلگرد دراختیار مستشارالسلطنه بوده است.
تا جایی که میدانیم، احمدخان مشایخی، مشهور به مستشارالسلطنه، اصالتا تبریزی بود و بعد از اتمام تحصیلات، به وزارت داخله راه یافت و مدتی را در دستگاه قوامالدوله، والی اصفهان، سپری کرد. مستشارالسلطنه مدتی حاکم بروجرد بود و بعدها به مجلس راه یافت و با آیتالله سیدحسن مدرس، پیوستگی و همراهی داشت.
احمدخان مشایخی در سال ۱۳۴۸ خورشیدی در تهران درگذشت. ثبتِ نام او در ردیف مستأجران مزرعه تلگرد، کمی عجیب به نظر میرسد، اما تا جایی که به تاریخ سند مربوط میشود، فرد دیگری را نمیتوان جایگزین احمدخان مشایخی کرد.
دیگر اسنادی که در آنها نامی از مزرعه تلگرد برده شده است، مربوط به دوره پهلوی است. بهعنوان نمونه میتوان از سند شماره ۹۵۷۰۵ (نگارشیافته در سال ۱۳۰۹ خورشیدی) یاد کرد که مربوطبه گزارش «تجاوز به اراضی شادکن و تلگرد توسط حاج علیاکبر کاویانی» و تقاضای «پیگیری تحدید حدود اراضی» ازسوی نماینده آستانقدسرضوی، یعنی میرزاعلینواب احتشامرضوی است؛ فردی که برخی مورخان، وی را نفر دوم قیام مسجد گوهرشاد میدانند و پدر همسر شهید نوابصفوی بوده است.
مطالعه اسناد موجود نشان میدهد که قنات تلگرد، یکی از قناتهای پرآب منطقه شمال مشهد بوده است؛ تاجاییکه حتی در زمان احداث منازل مسکونی در این منطقه، این دغدغه وجود داشت که آب قنات از تعرض عموم و استفاده اختصاصی، مصون نماند. (سند ۷۶۳۶۱ در مرکز اسناد آستانقدسرضوی).
بهدلیل نبود اسناد دردسترس، دقیقا نمیدانیم که مزرعه تلگرد چه زمانی از اجاره مستشارالسلطنه خارج شده است، اما آنچه قطعی بهنظر میرسد، اجاره بخشهایی از این مزرعه به محمود احمدزادههروی است؛ مردی اصالتا افغانستانی که اواخر دوره قاجار به ایران مهاجرت کرده بود و درمیان مهاجران افغانستانی مقیم مشهد، اعتبار و موقعیت خاصی داشت.
آنگونه که وقتی امانالله خان، پادشاه افغانستان، در سفر به ایران وارد مشهد شد، به خانه محمود احمدزاده رفت و شبی را میهمان او بود. (مصاحبه مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران با طاهر احمدزاده).
طبق روایت سالخوردگان تلگرد نیز محمود احمدزاده برای رفاه حال زارعان و کارگران مشغول به کار در مزرعه تلگرد، قلعهای در ابتدای اراضی آن ساخت که بهدلیل دروازه بزرگش، شهرت فراوانی پیدا کرد.
با درگذشت محمود احمدزادههروی، اجاره مزرعه تلگرد به طاهر احمدزادههروی، فرزند وی، واگذار شد. او که از فعالان سیاسی و فرهنگی شهر مشهد بود، در دهه ۱۳۳۰ خورشیدی، در مزرعه تلگرد یک گاوداری تأسیس کرد.
حضور طاهر احمدزاده که ارتباطات تشکیلاتی و نزدیکی با زندهیاد استاد محمدتقی شریعتی داشت، باعث شد بخشی از جلسات مربوطبه کانون نشر حقایق اسلامی در منزل وی برگزار شود.
همچنین درمیان سندهای موجود در مرکز اسناد آستانقدسرضوی، سندی وجود دارد که پرده از برخی اقدامات سیاسی این دوره در منطقه تلگرد برمیدارد؛ اقداماتی که با میدانداری استادمحمدتقی شریعتی در مزرعه تلگرد رقم میخورد و البته از چشم مأموران ساواک مخفی نمیماند.
ماجرا از این قرار است که، بعد از تعطیلی کانون نشر حقایق اسلامی، استاد شریعتی از نظر فضا برای فعالیت، سخت در مضیقه بود؛ به همین دلیل با کمک افرادی مانند طاهر احمدزاده، مکانهایی را برای سخنرانی و برگزاری جلسات درس تفسیر و پاسخ به شبهات پیدا میکرد.
در سندی خاص به حضور استادشریعتی در مزرعه تلگرد با هدف برگزاری جلسات سخنرانی اشاره میکند
در سندی خاص که با شماره ۱۳۶۹۵۰ در مجموعه سندهای مرکز اسناد آستانقدسرضوی نگهداری میشود، گزارشی از مأمور ویژه اطلاعات داخلی ساواک وجود دارد که به حضور استادشریعتی در مزرعه تلگرد با هدف برگزاری جلسات سخنرانی اشاره میکند.
براساس مندرجات این سند، در آذر ۱۳۴۰ خورشیدی، تعدادی از دانشجویان دانشکده پزشکی و عضو انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه مشهد، پس از برگزاری یک نشست در سالن «حبیبی» دانشکده پزشکی، مقابل باغ نادری تجمع میکنند تا برای استماع سخنرانی استادمحمدتقی شریعتی به تلگرد بروند. این جلسات احتمالا در یکی از ساختمانهای قلعه تلگرد یا مزرعه طاهر احمدزاده برگزار میشد.
شاید بد نباشد به این موضوع اشاره کنیم که تا ابتدای دهه ۱۳۵۰ خورشیدی، فعالیتهای احمدزاده در مزرعه تلگرد ادامه داشت. او در سال ۱۳۳۵ خورشیدی، برای دسترسی بهتر به این مزرعه، جاده جدیدی را از مسیر اراضی شادکن بهسمت مشهد احداث کرد. این اقدام، البته با اجازه آستانقدسرضوی رقم خورد. (سند شماره ۸۱۶۱۰ مرکز اسناد آستانقدسرضوی).
با این حال، روابط احمدزاده و آستانقدس در دهه ۱۳۴۰ خورشیدی، به تیرگی گرایید. گزارشهایی درباره دستاندازی وی «به قنات نوکاریز، تخریب کارخانه گچ و تعرض به اراضی مزرعه سرچشمه دوین» در مجموعه سندهای مرکز اسناد آستانقدسرضوی به چشم میخورد که در سال ۱۳۴۴ خورشیدی، شـــدت و حدت بیشتری مییابد. (سند شماره ۲۲۰۰۹۰ مرکز اسناد آستان قدسرضوی).
با این حال به نظر میرسد که بخشی از تقابل و درگیری، ناشی از فعالیتهای سیاسی طاهر احمدزاده بوده است که چندبار باعث بازداشت و زندانی شدن وی شد. تلگرد بهتدریج در اواخر دهه ۱۳۴۰ خورشیدی، با اضافه شدن اراضی کویطلاب به بافت شهر مشهد، بهصورت منطقه مسکونی درآمد و در حدود یک دهه بعد، ویژگیهای محیط روستایی خود را از دست داد، با این حال زمینهای زراعی آن تا چند دهه بعد فعال ماند و محل کشت محصولات مختلفی بود.
گفتیم که احتمالا نخستین ساکنان تلگرد در دوره معاصر، یعنی در ۱۰۰ سال گذشته، کارگران کشاورزی بودند که برای فعالیت بر روی زمینهای زراعی این مزرعه قدیمی به تلگرد میآمدند. سکونت این افراد در «قلعه تلگرد»، نخستین گام در مسیر ایجاد تحول جمعیتی منطقه بود.
طولی نکشید که ساکنان مزرعه، با پسوند «تلگردی» شناخته شدند؛ البته بهدلیل تشابه اسمی مزرعه تلگرد با روستایی به همین نام، از توابع «قلندرآباد» فریمان، احتمالا نتوان همه افرادی را که نام خانوادگی آنها پسوند تلگردی دارد، از اهالی این مزرعه قدیمی دانست.
یکی از تحولات مهم در ساختار جمعیتی و اقتصادی تلگرد، در نیمقرن اخیر، با شروع کاشت «جارو» بر روی اراضی این ناحیه و توسعه صنعت جاروبافی آغاز شد.
طبق گفته برخی سالخوردگان محلی، بذر جارو را نخستینبار از عشقآباد شوروی به تلگرد آوردند و کاشتند و چون بازدهی خوبی داشت، رغبت مردم منطقه را برای ورود به صنعت جاروبافی افزایش داد.
به این ترتیب، تلگرد به قلب جاروبافی مشهد -و به ادعای برخی اهالی آن، به قلب جاروبافی خراسان و حتی ایران- تبدیل شد. این موضوع در ایجاد کانونهای جمعیتی جدید و ساخت زیرساختهای موردنیاز منطقه، مانند حمام، درمانگاه، مدرسه و... مؤثر بود.
در دهههای اخیر، بههمت روانشاد حاجعبدالحسین بهمن، بیمارستان ۲۲ بهمن در نزدیکی محل قلعه قدیمی تلگرد بنا شد. این بیمارستان در سال ۱۳۷۹ خورشیدی به دانشگاه آزاد اسلامی مشهد واگذار شد، اما همچنان ماهیت خیریه خود را حفظ کرده است.
* این گزارش شنبه ۲۳ دیماه ۱۴۰۲ در شماره ۴۱۳۲ روزنامه شهرآرا صفحه تاریخ و هویت چاپ شده است.